مناظره عقل و عشق

  عقل گفت: من سبب کمالاتم ... عشق گفت: نه من دربند خیالاتم ... عقل گفت: من مصر جامع معمورم ... عشق گفت: من پروانه دیوانه مخمورم ... خواجه عبدالله انصاری عقل گفت: من سبب کمالاتم. عشق گفت: نه من دربند خیالاتم. عقل گفت: من مصر جامع معمورم. عشق گفت: من پروانه دیوانه مخمورم.
 

عقل گفت: من سبب کمالاتم.

عشق گفت: نه من دربند خیالاتم.

عقل گفت: من مصر جامع معمورم.

عشق گفت: من پروانه دیوانه مخمورم.

عقل گفت:من بنشانم شعله غنا را.

عشق گفت: من درکشم جرعه فنا را.

عقل گفت: من مونسم بوستان سلامت را.

عشق گفت: من یوسفم زندان ملامت را.

عقل گفت: من سکندر آگاهم.

عشق گفت: من قلندر درگاهم.

عقل گفت: من صراف نقره خصالم.

عشق گفت: من محرم حرم وصالم.

عقل گفت:من تقوی به کار دارم.

عشق گفت: من دعوی چه کار دارم.