دروغ همیشه بد نیست !

 

 دروغ همیشه بد نیست !

به مادر کم طاقت باید دروغ گفت ...
 
باید بهش گفت حالم خوبه،
 
همه چی خوبه
 
غذام خوبه،
 
هوا خوبه،
 
دلم خوشه
 
وقتی مــــــــــــــادرم خوب باشه همه چیز خوبه

تصوایر متحرک که تاثیرشان بیشتر از کلمات است

20 تصویر متحرک که تاثیرشان بیشتر از کلمات است(2) 20 تصویر متحرک که تاثیرشان بیشتر از کلمات است (1) 20 تصویر متحرک که تاثیرشان بیشتر از کلمات است(2)

 

ادامه نوشته

عاشورا صحنه جهاد بانفس

 

برتر و دشوارتر از جهاد با دشمن بیرونی، مبارزه با تمنیات نفس و کنترل هوای نفس و خشم و شهوت و حب دنیا و فدا کردن خواسته‌های خویش در راه «خواسته خدا» است.

این خودساختگی و مجاهده با نفس، زیربنای جهاد با دشمن بیرونی است و بدون آن، این هم بی‌ثمر یا بی‌ثواب است؛ چون سر از ریا، عُجب، غرور، ظلم و بی‌تقوایی در می‌آورد.


کسی که در «جبهه درونی» و غلبه بر هوای نفس، پیروز باشد، در صحنه‌های مختلف بیرون نیز پیروز می‌‌شود و کسی که تمنیّات نفس خویش را لجام گسیخته و بی‌مهار، برآورده سازد، نفس سرکش انسان را بر زمین می‌زند و به تعبیر حضرت علی علیه‌السلام او را به آتش می‌افکند. (1)

در صحنه عاشورا، کسانی حضور داشتند که اهل جهاد با نفس بودند و هیچ هوا و هوسی در انگیزه آنان دخیل و شریک نبود. از همین رو، بر جاذبه‌های مال، مقام، شهوت، عافیت و رفاه، ماندن و زیستن، نوشیدن و کامیاب شدن و ... پیروز شدند.

عمرو بن قرظه انصاری، از شهدای کربلا، در جبهه امام حسین علیه‌السلام بود و برادرش «علی بن قرظه» در جبهه عمر سعد. (2) اما خودساختگی او سبب شد که هرگز محبت برادرش، سبب سستی در حمایت از امام نشود و دلیرانه در صف یاران امام، ایستادگی و مبارزه کند.

محمد بن بُشر حَضرمی در سپاه امام بود. فرزندش در مرز «ری» اسیر شده بود. با این که امام به او رخصت داد که کربلا را ترک کند و در پی آزاد کردن فرزند اسیرش برود او که مساله «علاقه به فرزند» را در راه هدفی دینی، حل کرده بود. «حاضر نشد امام را ترک کند» و وفا نشان داد. (3)

نافع بن هلال، شهیدی دیگر از عاشوراییان بود. نامزد داشت و هنوز عروسی نکرده بود. در کربلا هنگامی که می‌خواست برای نبرد به میدان رود، همسرش دست به دامان او شد و گریست. این صحنه کافی بود که هر جوانی را متزلزل کند، و انگیزه جهاد را از او سلب کند. با آن که امام حسین علیه‌السلام نیز از او خواست که شادمانی همسرش را بر میدان رفتن ترجیح دهد، بر این محبت بشری غلبه یافت و گفت: ای پسر پیامبر! اگر امروز تو را یاری نکنم، فردا جواب پیامبر را چه بدهم؟ آنگاه به میدان رفت و جنگید تا شهید شد. (4)

در یکی از شب‌های عطش در کربلا، نافع بن هلال همراه جمعی برای آوردن آب برای خیمه‌های امام، به فرات رفتند. نگهبانان فرات گفتند: می‌توانید خودت آب بخوری ولی حق نداری برای امام، آب ببری. نافع گفت: محال است که حسین و یارانش تشنه باشند و من آب بنوشم! (5)

عاشورا

 

ادامه نوشته

مثنوی شیعه

 بسم الله الرحمن الرحیم

ساقی امشب باده از بالا بریز     باده از خم خانه مولا بریز

باده ای بی رنگ و آتش گون بده     زان که دوشم داده ای افزون بده

ای انیس خلوت شبهای من     می چکد نام تو از لب های من

محو کن در باده ات جام مرا     کربلایی کن سرانجام مرا

یا علی درویش و صوفی نیستم     راست می گویم که کوفی نیستم

نیک می دانم که جز دندان تو     هیچ دندان لب نزد بر نان جو

یا علی لعل عقیقی جز تو نیست     هیچ درویشی حکیمی جز تو نیست

لنگ لنگان طریقت را ببین     مردم دور از حقیقت را ببین

مست مینای ولایت نیستند     سرخوش از شهد ولایت نیستند

خیل درویشان دکان آراستند     کام خود را تحت نامت خواستند

خلق را در اشتباه انداختند     یوسف ما را به چاه انداختند

کیستند اینان رفیق نیمه راه     وقت جان بازی به کنج خانقاه

فصل جنگ آمد تما شا گر شدند     صلح آمد لاله ی پرپر شدند

دل به کشکول و تبر زین بسته اند     بهر قتلت تیغ زرین بسته اند

موج ها از بس تلاطم کرده اند     راه اقیانوس را گم کرده اند

موجها را می شناسی مو به مو     شرحی از زلف پریشانت بگو

بازکن دیباچه توحید را     تا بجوید ذره ای خورشید را

یا علی بار دگر اعجاز کن     مشتهای کوفیان را باز کن

باز کن چشمان نازآلوده را     بنگر این چشم نیاز آلوده را

باز گو شعب ابی طالب کجاست     آن بیابان عطش غالب کجاست

ادامه نوشته